وکیل جعل

جعل

جعل در لغت به معنای ساختن و قرار دادن است و در اصطلاح حقوقی به معنای ساختن نوشته ی فاقد اصالتی که منتسب است به دیگری. مثلاً یک گواهی پزشکی را شخص جعل می کند به نام یک پزشکی که در اداره اش بتواند مرخصی استعلاجی بگیرد. این نوشته را ساخته است و اصالت ندارد و پزشک آن را صادر نکرده است. پس نوشته منتسب به پزشک است در صورتی که او تهیه کننده این نوشته نبوده است.
“پس در جعل، نوشته منتسب به کسی است که او تهیه کننده یا نویسنده آن نوشته نبوده است.”

اقسام جعل

جعل به دو قسم مادی و معنوی تقسیمم میشود.

جعل مادی

مثل ساختن یک سند، مانند تنظیم مبایعنامه در حالت واقعی یکی فروشنده است و یکی خریدار و یک ثمنی هم وجود دارد. ساختن یک سند است که می تواند عادی باشد، رسمی باشد یا دولتی باشد .
گاهی اوقات به جای ساختن سند یک مهر را می سازیم مثل: مهر چاپخونه، مهر امضا ،مهر یک امضا یا یک امضایی را جعل کنند. ساختن چیزی که واقعیت ندارد، جعل نام دارد. گاهی اوقات در معنا جعل، صورت می گیرد .

جعل معنوی

همچنین تحت عنوان جعل مفادی نیز شناخته می شود. با ارجاع به کارشناسی قابل تشخیص نیست؛ زیرا فیزیک سند اصالت دارد و تغییر نکرده است و عدم اصالت در مضمون و محتوای سند است. مثلاً آقای الف مطلبی را از قول آقای ب می نویسد در حالی که آن مطلب مورد نظر آقای ب نبوده است. قلب حقیقت در مفاد است و نه فیزیک. مانند اینکه مؤدی در اداره مالیات رجوع میکند و میگوید به مالیات معین شده اعتراض دارد ولی مأمور مالیات مینویسد که مؤدی اعتراضی ندارد. فیزیک سند اصیل است ولی مفاد آن اصالت ندارد.

“جعل معنوی یا مفادی فقط توسط ماموران دولتی رخ می دهد.”

شرایط اوضاع و احوال پیرامونی جرم جعل

• جرم جعل باید در مواردی باشد که در قانون ذکر شده است از قبیل سند و… و مثلاً پوست نوشته موضوع جرم جعل نیست.
• جعل در چیزی قابل تصور است که خود آن ساختی نباشد.مثلاًجعل سند مجعول قابل تصور نیست.
• سند یا نوشته مجعول این قابلیت را داشته باشد که یک فرد متعارف را در یک بررسی متعارف به اشتباه اندازد.
• امکان اضرار یعنی سند ونوشته مجعول امکان زیان رساندن به یک فرد یا نظامات دولتی را داشته باشد.

عنصر معنوی جرم جعل

ماده 523 قانون مجازات اسلامی کتاب پنجم تعزیرات و مجازات های بازدارند در انتهای خود میگوید که رفتار های مذکور باید به قصد تقلب باشد تا جرم جعل محقق شود . این قصد تقلب سوءنیت خاص جرم جعل است. پس جعل جرم مقید به سوء نیت خاص است. پس برای تحقق عنصر معنوی جرم هم سوءنیت عام لازم داریم و هم سوءنیت خاص .